روزگار من و بهادر

بالاخره یک روز افتابی خوب قسمت شد بریم باغ بابابزرگی و استخر ابی که عمو شهابت برات اورده بود رو افتتاح کنیم و بهادرم مثل همیشه از اب بازی کلی لذت بردی و بعد از اون از خستگی خوابت برد لطفا بقیه عکس ها در ادامه مطلب ببنید   من فدای پسر عزیزم بشم بهادرم من با این لبخندهای زیبایت چه کنم  ؟؟؟ فکر دل منم باش ههههههههه خجالت کشیدنتو کجای دلم جا بدم بهادرررررررررررررررررررررررررررر واینم بهادر خان من دیگه داره خواب میره خخخخخخخخخخخخ ...

بهادر عزیزم من خیلی منتظر جمله گفتنت هستم ولی ناگفته نماند که کلماتی برای دل خوشی من میگویی هههههههه مامان                                            سیکا بابا شاهد                                       قلقلی سحر    &n...

تا چند وقت پیش وقتی بوسمون میکردی بی صدا بود یا اینکه میگفتی به ولی چند روزی میشود که بوس هات با صدا همراه است تو بوس میکنی دهن من پر از اب میشه وای خدا چقدر این بو سه ها شیرین است اینقدر به دلم میشینه الانم که دارم مینویسم اب تو دهنم جمع شده من خودم فدای این پسر مهربان بشم عزیزمه ...

اینم سنجاب بهادر وقتی عاشق عینک عروسکش میشه هههههه نمیزاشت عکس بگیریم برای همین به زور متوسل شدیم خخخخخخخخخخخخخ ...

وقتی بهادر از خواب پاشده داره تلویزیون تماشا میکنه هههههههههههه خان بهادر اینم یک مدلشه خخخخخخخخخخخ ...

بهادر مهربانم 26 ماهگیت مبارک همینطور که روزها وماه ها تند تند میگذرد شخصیت مرد کوچک منم شکل میگیرد پسری هستی بسیار مهربان و اروم  و قانع و چی از این بهتر و خداوند را هزار مرتبه شکر میگویم بابت چنین دسته گلی از امروز به علت مرد شدنت شروع کردم که از پوشک بگیرمت که واقعا خیلی خوب با من همراهی کردی عزیزم امیدوارم که موفق بشیم ...